واقعا روتون میشه نامزد بشین؟
روتون میشه ثبت نام کنید اصلا.
بعد اونوقت یه سوال نماینده محترم سیستان و بلوچستان
تو تبلیغاتت چی میخوای بنویسی؟
نماینده های محترم چی میخواین واسمون بگین؟
واقعا روتون میشه نامزد بشین؟
روتون میشه ثبت نام کنید اصلا.
بعد اونوقت یه سوال نماینده محترم سیستان و بلوچستان
تو تبلیغاتت چی میخوای بنویسی؟
نماینده های محترم چی میخواین واسمون بگین؟
این روزا حال همه ناخوشه
حال منم مثل همه
جدای از این اتفاقات تلخ
این اتفاقات افتضاح
این اتفاقات مشکوک
آدم ها حال من و خراب و خراب تر میکنن
انگار تو مسابقن
تا توپ تو زمین حریفه همه از سیاست متنفرن
میرن سراغ چیزای دیگه
اما همین که افتاد تو زمین خودشون انگار ازون فاجعه به نفع خودشون آرمان هاشون استفاده میکنن
اینور و اون ور هم نداره
انگار دلشون خنک میشه
فقط برای ضایع کردن طرف مقابلشون
خسته شدم از بس جمله های تکراری خوندم
از بس کپی پیست دیدم
خسته شدم
آیدی های اینستام و غیر فعال کردم فعلا
میخوام صورت مسئله ها رو پاک کنم
میخوام برای مدتی یکم بمیرم😢
اینـ روزها داره از زمین و زمان میباره
حال هیچ کس خوب نیست
اما بدتر از اون آدم هایی هستن که سر همه چیز با هم جنگـ
دارن
میدونی این روزها همه تزریقی شدن
همه احمق هایی تزریقی
یکی احمقه مواد مخدر تزریق میکنه
یکی احمق تر ژل به لب و دهنش
یکی افکار اون ور آبی ، یکی افکار این ور آبی
و همه این تزریقا نتیجش اینه دیگه منـ ، من نیستم
هعییییی
حالم خوب نیست
از فضای پر هیاهو و مسخره اینستا پناه آوردم به گوشه دنج و خلوت خودم، باشد که رستگار شوم😄
دخترک زیبای مامان
فرشته از قلبم متولد شده
امیدوارم روزهای پیش رو روزهای خوبی باشه
دنیا برات جای قشنگی باشه
این روزها
حال دلامون ابریه
حال دنیامون خاکستریه
دلم میخواد از تمام مجازها
به تمام واقعیت ها فرار کنم
دلم گرفته....
ولی تو این واویلا
تو این روزگار تیره و تار
دیدن تو و یکسالگی هات
خنده هات، شلوغ کاری هات ، خراب کاری هات
بی دغدغه بودن هات
وای که عجب نوش داروییه
وای که عجب اکسیریه
حفظ بمونی از همه بلاها، آفت ها، ناخردی ها، بی فکری ها، سطحی نگری ها
در آستانه یک سالگی هستی
کنارم معصومانه خوابیده ای
و من همچنان مدهوش از عطر نفس هایت
ازین پس برایت مینویسم
دختر زیبایم....
ساعت ۳
نیمه شب
من بیدارم و یاد تو
بلاخره دارم به آی وی اف نزدیک میشم
همین چند ماه پیش بود که برای داشتنت آی یوآی کردم
اما نشد
نیومدی
حالا دیگه رفتم سراغ گزینه آخر
میکرو
نمیدونم با این روش میای
یا نه.....
اما نتیجه هرچی که باشه
من باید انجامش بدم
که حداقل توی پیر
نگم اگه انجامش میدادم تو میومدی...
ساعت ۳ و ۳ دقیقه
من بیخوابم....
من بیتابم😔😔😔😔
من.....
دلم باز هم بهانه ات را میگیرد
زودرنج شده ام
بیحوصله
انگار درین دنیای پهناور
چیزی جز انتظار نیست
این ماه هم نمی آیی
این را خودم حس میکنم
و من محکومم به نظاره
به تنبیه
تنبیه برای اصرار پوچ و بیهوده ام
خیلی آشفته هستم
برای مادرت دعا کن
برای آرامش قلبش........
این ماه خیلی امیدواربودم به اومدنت
اما نشد....
اما باز می ایستم
فردا میرم دکتر
التماس دعا.......
پ.ن: عطی جون خیلی خوشحال شدم اومدی پیشم
دلم برای دوستای قدیم یه ذره شده
اما نتونستم وارد وبلاگ جدیدت بشم
اینروزها دارم به خودم انرژی مثبت میدم
قرص دوفاستون و شروع کردم یکی صبح یکی شب
کپسول داکسی سایکلین که واسه جلوگیری از عفونت بعد عکس رنگی تجویز شده بود هم داره تموم میشه.
تو و سرنوشتم و سپردم به خدای مهربون و توانا.....
امشب که برایت مینویسم
حالم بهتر است
دو شب پیش وقت دکتر داشتم
همان دکتر عزیزی که دوست مهربانم معرفی و برایم وقت گرفته بود
در کمال ناباوری او هم عکس رنگی تجویز کرد
و در حیرت آور تر اینکه من اینبار دل را یک دل کردم و پس از پنج سال به این کابوس پایان دادم
در داشت اما استرسی که در این پنج سال کشیدم سخت تر از انجامش بود
حالا که حالم بهتر شده تورا نزدیک تر از همیشه میبینم
منتظرت هستم هدیه آسمانی ام